گفتم اي جنگل پير،تازگي ها چه خبر...؟
پوزخندي زد و گفت:هيچ،كابوس تبر...
قدرت ترس،به اندازه قدرت مرگ است؛ پس اگر ميخواهي زنده بماني،نترس!
آدمهاي دنيا دو دسته اند: يك دسته دلشان مي تپد براي اينكه مبادا طوفاني بيايد و خانه ي
دنيايي آنها را ويران كند؛ دسته ديگر دلشان مي تپد براي اينكه مبادا بواسطه ي نسيمي،
خانه ي آخرتشان بلرزد .
شك دارم به ترانه اي كه زنداني و زندانبان همزمان زمزمه مي كنند...
اندكي از مردم را ميتوان براي هميشه فريب داد،همه مردم را نيز ميتوان براي مدت
كمي فريب داد،اما همه مردم را نميتوان براي هميشه فريب داد .
هر قديس،گذشته اي دارد و هر گنهكار،آينده اي !
دموكراسي ميگويد: رفيق،حرفت را خودت بزن،نانت را من ميخورم؛
ماركسيسم ميگويد: رفيق نانت را خودت بخور،حرفت را من مي زنم؛
فاشيسم ميگويد: رفيق نانت را من ميخورم،حرفت را هم من ميزنم و تو فقط براي من كف بزن؛
اسلام حقيقي ميگويد: نانت را خودت بخور،حرفت را هم خودت بزن و من فقط براي اينم كه تو به
اين حق برسي؛
اسلام دروغين ميگويد: تو نانت را بياور به ما بده و ما قسمتي از آن را جلوي تو مي اندازيم،
و حرف بزن،اما آن حرفي را كه ما ميگوييم .
بايد از گفتني هايي گفت كه احتمالا بسياري آن را ميدانند،ولي جرات
ابراز آن را حتي براي خودشان ندارند .
(تولستوي)
اگر خداوند را ياري كنيد،ياريتان ميكند و گامهايتان را استوار ميگرداند .
به شهادت تاريخ ميگويم: هرگاه روزگار خواسته تفكر فاسدي را رسوا كند،
به او قدرت مطلق داده است!
(علي شريعتي)
زمين به ما آموخت: ز پيش حادثه بايد كه پاي پس نكشيم. مگر كم از خاكيم؟
نفس كشيد زمين،ما چرا نفس نكشيم؟ گرچه نفس ها به شماره افتاده باشد...
آنان كه رفتند،كاري حسيني كردند، و آنها كه ماندند،بايد كاري زينبي كنند وگرنه يزيدي اند...
(علي شريعتي)
ديدم آنقدر خوابيده ام كه اندامم،آماس كرده.برخاستم،خانه تاريك،چراغ مفقود،كبريت نيست.
در اين ظلمت شب كجا بروم؟چه بكنم؟تا بيرون از خانه قدم گذاشتم،دچار عسس بي داروغه
مي شوم.
متفكر نشستم،ديدم از خواب بهتر چيزي نيست،...
سر خود را به بالين گذاشتم و باز خوابيدم،تا كي بيدار شوم !
(طالبوف)
كوچه ها منتظر بانگ قدم هاي تو اند
تو از اين برف فرو آمده دلگير مشو
تو از اين وادي سرما زده نوميد مباش
"دي" زمـــــــاني دارد
و زمستان،اجلش نزديك است...
تا كجاي قصه ها بايد ز دلتنگي نوشت؟ تا به كي بازيچه بودن در دو دست سرنوشت؟
تا به كي با ضربه هاي درد بايد رام شد؟ يا فقط با گريه هاي بي قرار آرام شد؟
بهر ديدار محبت تا به كي در انتظار؟ خسته ام از زندگي با غصه هاي بي شمار...
خدایا ! پناه بر تو از زمانه ای که حق واژگونه و باطل مسلط و به
صورت حق جلوه گری میکند.دروغ،تهمت،پرده دری،اهانت و
مجازات قبل از محاکمه و ریا و مداحی و... ارزش شده اند و
فاعلان آن،مصون و مورد تشویقند !
فروغ فرخزاد:
افکار سردخانه را جنازه های بادکرده رقم می زنند .
علی شریعتی:
ایستادگی کن تا روشن بمانی؛شمع های افتاده،خاموش می میرند .
علی شریعتی :
بگذار دیدن تو را با دردها آشنا کند،ولی هرگز کوری را به خاطر
آرامش،تحمل نکن .
سوره طه،آیه112 :
هرکس به خدا ایمان دارد و اعمالش نیکوست،از هیچ ستم و
آسیبی بیمناک نخواهد بود ...
علی شریعتی:
رفتن همیشه به معنای رسیدن نیست،ولی برای رسیدن باید رفت.
در بن بست های زندگی،راه آسمان باز است،پرواز بیاموز .
علی شریعتی-هبوط :
در میان غوغای زندگی،ندایی از عمق فطرتم مرا بی امان ندا
می داد که: مشنو ! به هیچ آوازی گوش مده !
وقتی گلدان شکست
مادرم گفت:حیف بود
پدرم گفت:قشنگ بود
خواهرم گفت:مال من بود
مادربزرگ گفت:دوستش داشتم
ولی وقتی دلم شکست
همه سکوت کردند !!!
جواهر نعل نهرو :
برگرداندن تصاویر آویخته بر دیوار،مسیر تاریخ را دگرگون نمی کند .
مثل چینی:
گرز بزرگ زندگی ممکن است سرم را بشکند اما گردنم را خرد نمی کند .
باربارا استراسیند:
هرگز نمی خواهم به واسطه محدودیت هایم،محدود شوم .
گاندی:
با گذشت سال های سال هنوز هم نمیدانم هرسالی که میگذرد،آیا یک سال به
عمرم اضافه میشود یا یک سال از عمرم کم میشود !؟
علی شریتی:
دست خودمان نیست که روی حرفمان نمی مانیم،ما بر روی زمینی زندگی می کنیم که
هرروز خودش را دور می زند........!
علی شریعتی:
بد دردی است در انبوه خلق،تنها بودن و در وطن خویش رنج غربت کشیدن .
شکست باید انرژی خفتۀ ما را بیدار کند . « دومن رولان »
آزادی در بی آرزویی است . «بودا»
کسی که به خود اطمینان دارد،به تعریف کسی احتیاج ندارد .
«گوستاو لوبون»
انسان در کنار دیگران عاقل تر است تا در کنار خویش . «لارشفوکو»
چاپلوسی هم گوینده و هم شنونده را فاسد میکند . «دیل کارنگی»
کنفوسیوس:
به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید،یک شمع روشن کنید .
می اندیشم پس هستم،هستم چون فکر میکنم،و فکر میکنم چون شک دارم .
« رنه دکارت »
خداوندا ! نگذار که از تو فقط نامت را بدانم و نگذار که از تو تنها مشق کردن
اسمت را به یاد داشته باشم.
همواره در من جــــــــــــاری باش،همانگونه که خون در رگهایم جاری است.
خداوندا از تو میخواهم که هرگز در بیابان هولناک زندگی،تنــــــها و بی یاور
رهایم نسازی. از تو میخواهم که در کوره راه پرپیچ و خم زندگی،تنــــهایم
نگردانی که همواره محتاج وجودت میباشم..................آمـــــــــــــــــــــین .
اگر ثروتمند نیستی؛ مهم نیست،بسیاری از مردم ثروتمند نیستند .
اگر سالم نیستی؛هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی میکنند.
اگر زیبا نیستی؛برخورد درست با زشتی هم وجود دارد.
اگر جوان نیستی؛همه با چهره پیری مواجه هستند.
اگر تحصیلات عالی نداری؛با کمی سواد هم میتوان زندگی کرد.
اگر قدرت ومقام نداری؛مشاغل مهم متعلق به معدودی از انسانهاست.
اما اگر عزت نفس نداری......... برو که هیچ نداری .
«گوته»
شیشه ای باش،اما نه آنقدر شیشه ای که با هر نفسی بشکنی...
همیشه به فکر پایان باش، اما نه آنقدر که آغاز را فراموش کنی...
با خودت و تمام دنیا صادق باش،حتی اگر دنیا با تو صادق نباشد...